بررسی بازی The Medium
The Medium گیمپلی کاملا جدید و ساختار شکنانه به مخاطب ارائه میدهد. گیم پلیای که شخصیت اصلی آن را در میان دو جهان موازی محدود میکند. شاید نزدیکترین نمونه به ساختار جهان موازی این بازی را بتوان در سری بازی Silent Hill نیز مشاهده کرد. اما این تنها وجه تشابه این بازی با فرنچایز سایلنت هیل نیست. دوربین ثابت و موسیقی متنهای آکیرا یامائوکا موزیسین مجموعهی سایلنت هیل، نیز برای مخاطب یادآور این فرنچایز است. هرچند میتوان از The Medium به عنوان تلاش ناامید کنندهای برای پیاده سازی فضایی مشابه سایلنت هیل، یاد کرد.
ماریان زمزمه میکند که همهچیز از مرگ یک دختر آغاز میشود؛ رویایی که حالا سالهاست ماریان خود را در آن میبیند. دخترک وحشت زدهای که از میان جنگل تا حاشیهی دریاچه فرار میکند اما در نهایت توسط لوله تنفگ مرد ناشناسی هدف قرار گرفته میشود. ماریان طبق گفتهها Medium است. واسطه روحی یا مدیوم به شخصی گفته میشود که توانایی روحی بالایی برای برقراری ارتباط با ارواح و جهان فراطبیعی دارد. در واقع ماریان میتواند در آن لحظه در دو جهان موازی زنده و مرده به حضور پیدا کند. به واسطه این حضور دوگانه ماریان قادر است تا جهان ارواح را مشاهده کرده و حتی با اشیای و موجودات موجود در آن تعامل برقرار کنند.
داستان بازی از مرگ پدر خوانده ماریان، جک آغاز میشود. مرگ جک برای ماریانی که پیش از او هیچ تعریفی از خانواده و دوستی ندارد، دشوار است. در واقع انتهای تمام خاطرات ماریان و هرآن چه به یاد میآورد به جک میرسد. جک که مرد خدا باور و معتقدی بود، تنها کسی بود که ماریان را با وجود علم به تواناییهای عجیبش پذیرفته و دوست داشت. ماریان در حال محیا کردن اسباب مراسم خاکسپاری جک است که تماسی ناشناس از سمت فردی به اسم توماس دریافت میکند. تماس گیرنده مدعی است که پاسخ تمامی سوالات ماریان را میداند؛ اما ماریان تا زمانی که حرفی از خواب مرموزش نشنیده بود چندان توجهی به ناشناس تلفنی نمیکند. این تماس آغازی است بر کابوس ماریان و ماجراجوییهایی که ما را در نهایت به پایان بندی نه چندان دلچسب بازی میرساند.
اما اگر قرار باشد یک نقطه قوت به این عنوان اختصاص دهیم، آن روایت و داستان بازی است. جریان مرموز و درگیرکننده که حس کنجکاوی مخاطب را تحریک کرده، در کنار جلوههای بصری خیره کننده بازی، باعث چشم پوشی کاربر از ضعفهای گیم پلی و روند کسالت بار آن میشود. با این حال بازی از حیث گیم پلی همچنان ضعیف عمل کرده است. عدم وجود صحنهها و مبارزات اکشن در بازی انتظارات را از مینی گیمها، معما و پازلهای درون بازی را بالا میبرد. با این وجود بازی حتی در این بخش هم عملکرد چندان خوبی نداشته است. به طوری که روند و مکانیزمهای تکراری و غیرمتنوع گیم پلی فارغ از محوریت داستانی به سرعت برای مخاطب تکراری و کسل کننده میشود.
بدون شک بارزترین ویژگی این عنوان، داستان و بعد شیوه روایت آن است. این روایت با کاتسینهای سینمایی فکر شده و فوق العاده در کنار صداگذاریهای مناسب و عملکرد قابل قبول تیم فنی در زمینهی موشن کپچر و مهمتر از همه روایت دوگانه در قالب دو صحنه مجزا، منجر به خلق شیوهی روایتی نوین با نوآوریهای ساختارشکنانه شده است. پردازش مناسب، حفظ جزییات و پختگی شخصیتهای درون بازی نیز از دیگر عوامل مثبت روایت بازی The Medium است.
از حیث بصری این عنوان نسل نهمی با وجود بهره گیری از ویژگی Ray-Tracing و فناوری DLSS به شدت چشم نواز مینماید. پردازش جزییات، نورپردازی مناسب برای ایجاد اتمسفر ترسناک و همچنین طراحیهای زیبا و خلاقانه محیطهای دوگانه بازی از نقاط قوت این عنوان هستند. جلوهها و افکتهای صوتی، موسیقی درگیر کننده ساخت آکیرا یامائوکا و همچنین صداگذاریهای باکیفیت بازی The Medium، تکمیل کننده جلوههای بصری و گرافیک خلاقانه آن بوده و همه در کنار هم سازنده اتمسفر متفاوت و خاص بازی هستند. اتمسفری که در کنار روایت جذاب و مرموز بازی ترکیب مورد پسندی برای مخاطب خلق مینماید.
اما متاسفانه این اتمسفر آن طور که انتظار میرود، حس ترس و تنش را به مخاطب القا نمیکند. در واقع بازی هرچه در بخش داستان، روایت و شخصیت پردازی خوب عمل کرده، اما نتوانسته است آن طور که انتظار میرود جلوههای ترسناک، صحنههای تنشزا و بهرهگیری مناسب از صدا و تصویر را در جهت القای ژانر ترسناک پیاده سازی کند. در نهایت The Medium بازیی نیست که بتوانید از آن انتظار کلیشههای معمول یک عنوان ترسناک را داشت. در واقع The Medium برای من بیشتر یک بازی روان شناختانه با اتمسفر مرموز و ترسناکی است که در قالبی نوآورانه عرضه شده است؛ نه یک بازی که با به کارگیری عوامل صوتی و جلوههای بصری، اقدام به ترساندن مخاطب نماید. مورد دیگری که میتوان از آن به عنوان ویژگیهای منفی بازی یاد کرد، حرکت ضعیف دوربین حین حرکت و گاها جای گیری نامناسب کاراکتر است.
به عنوان سخن پایانی میتوان گفت که The Medium از آن دست بازیهایی است که بسته به انتظارات و تعریف شما از ژانر بازی، میتواند تجربه متفاوتی برایتان رقم بزند. اگر داستان درگیر کننده با جزییات بالا و شخصیت پردازی مناسب در کنار اتمسفر خاص آن که بهلطف جلوههای صوتی و بصری متفاوت، پرداخت شده است برایتان جذاب است، احتمالا بتوانید با این عنوان ارتباط برقرار کنید. با این حال اگر به دنبال یک تجربه کلیشهای و ترسناک از بازی هستید این عنوان احتمالا ناامیدتان کند. The Medium ضعفهایی در حرکت، زاویه دوربین و همچنین گیم پلی دارد که مانع از تبدیل آن به اثری به یاد ماندنی میشود.
بیشتر بخوانید :
دیدگاهتان را بنویسید