بررسی بازی Kena: Bridge of Spirits
بازی Kena: Bridge of Spirits در تاریخ ۲۱ سپتامبر روانه بازار شده است. این بازی اکشن ماجراجویی که گیم پلی ۹ الی ۱۲ ساعته دارد، برای کنسولهای پلی استیشن 5، پلی استیشن 4 و پلتفرم ویندوز در دسترس است. بازی به وسیله موتور آنریل 4 توسعه داده شده است و همان طور که انتظار میرفت امبر لب به واسطه تخصص حرفهای استودیو، در بخش انمیشن و جلوههای بصری سنگ تمام گذاشته است.
داستان بازی روایت دختر جوانی به نام Kena است به عنوان هدایتگر ارواحی که نمیتوانند به دنیای پس از مرگ حرکت کنند، شناخته میشود. این ارواح به دلایلی نظیر گناه نابخشودنی یا کار ناتمام به کمک کینا برای انتقال به دنیای پس از مرگ نیاز دارند.
این وظیفه از سمت پدر کینا که اون نیز یک هدایتگر ارواح بوده به او رسیده است. با این حال بازی به ما اطلاعات چنان زیادی دربارهی خود کینا و گذشتهش نمیدهد. در واقع شاید بتوان شخصیت پردازی کینا به عنوان یکی از ضعفهای بازی نام برد.
داستان بازی، کِینا را به سمت سرزمین بسیار زیبا و البته در حال مرگی در کوهستان پیش میبرد. کینا در مسیر خود درباره نیروهای تاریکی که زندگی را تهدید میکنند آگاه شده و در ادامه برای پاسخ دادن به سوالهایش وارد ماجراجویی بزرگی میشود.
هر چند روایت داستان ساده و یک راست به نظر میرسد اما شیوه قصه گویی بازی با اشکالاتی روبروست. فاصلهی به شدت زیاد کات سینها و عدم ارائه اطلاعات داستانی بازی در یک روال منظم کمی پیشرفت بازی را کسل کننده میکند. این بازی در ارائه جزییات داستانی چندان موفق عمل نکرده و میتوان گفت از بسیاری از پتانسیلهای مستعد غافل بوده است. همچنین پرداخت شخصی اصلی به عنوان کاراکتری که نامش روی عنوان ذکر شده به شدت ضعیف است. در تمام بازی ما اطلاعات بسیار کمی دربارهی کینا داریم و این روند با پیشرفت بازی نیز تعییری نمیکند. این در حالی است که پرداخت شخصیت منفی داستان به مراتب بهتر صورت گرفته است.
با این وجود جهانی که کینا در اون به ماجراجویی میپردازه به شدت زیباست. نمیتوان دنیای بازی Kena کاملا جهان باز دانست؛ با این حال شما آزادید تا در دنیای بزرگ این بازی به گشت و گذار بپردازید. این دنیا به طرز خارق العدهای با جزییات و زیبا طراحی شده است. این موضوع را بایستی مدیون تجربهی استودیوی سازنده دانست. محیطها و جزییات طراحی شدهی هر منطقه به قدری درگیر کنندهاند که در نگاه اول به نظر میرسد در حال تجربه یکی از انیمشنهای دیزنی یا پیکسار هستیم.
استودیو امبر لب در پیاده سازی جلوههای بصری، انیمیشن و جلوههای بازی به شدت موفق عمل کرده است. این ویژگی در کنار قابلیت فوتو مود جذاب بازی، که باعث پوز گرفتن شخصتها میشود، میتواند شما را برای ساعتها سرگرم نماید. با وجود طراحی گرافیکی سنگین و پر جزییات بازی Kena دچار افت فریم یا لگ محسوسی نمیشود. این موضوع هنگام رندر پلاتهایی با حضور چند شخصیت نیز مشخص بوده و برروی کنسول پلی استیشن 5 با حداقل ۶۰ فریم بر ثانیه به شکل کاملا روانی اجرا میشود.
اما این موفقیت تنها به جلوهای بصری بازی محدود نمیشود چرا که موسیقی بازی نیز به همین اندازه موفق عمل کرده است. استودیو امبر لب با بهره گیری از موزیک دلنشین مستقل به موازات جلوههای گرافیکی در تلاش است تا فضاسازیهای بازی در حد ایدهآل اثرگذار باشند. این موسیقی در بخش فایتها نیز با طراحی حماسی و هیجان انگیز در ارائه حس و حال فضا به خوبی موفق بودهاند. برخلاف موسیقی، صدا گذاری کاراکترها آنچنان که باید و شاید موفق عمل نمیکند. این موضوع به ویژه در شخصیت اصلی داستان یعنی کینا مشهود است. در واقع صدا گذار در انتقال احساسات و حالات چندان تاثیر گذار نیست. این در حالی است که برخی دیگر از شخصیتها نظیر شخصیت منفی داستان در این بخش به مراتب موفقتر عمل کرده است.
گیم پلی بازی همانند داستان، ساده و سرراست است. هر بخش شامل جمع آوری تعدادی آیتم، مبارزات و تعدادی پازل و معما که منجر به لول آپ شما و انتقال به بخش بعدی است. در مجموع گیم پلی با وجود این که چندان پیچیده نیست به واسطه شیوه پیشبرد مراحل تا حدودی وام دار عناوینی چون Zelda و Okami است. مبارزات و دشمنان تنوع بالایی دارند. این مبارزات در ابتدای بازی ممکن است تا حدودی نامتعادل و دشوار جلوه دهند اما با پیشرفت مراحل و کسب مهارتهای جدید این ضعف خیلی زود کمرنگ میشود. در مجموع میتوان گفت گیم پلی بازی توانسته در بالانسی متناسب از پازل، پلتفرمینگ، اکشن و ماجراجویی بازی را به بهترین شکل ممکن ارائه دهد.
یکی از جذابترین قسمتهای گیم پلی بازی، شخصیتهای کوچک و بامزهای به نام Rot هستند. این موجودات کوچک و دلنشین که آنها را در گوشه کنار ماجراجوییهای خود میتوانید پیدا کنید، از عوامل متمایز کننده این بازی هستند. این موجودات دوست داشتنی قادرند در پروسه حل معما و مراحل بازی شما را تا حدودی یاری کنند. همچنین بازی نیز در قالب آیتمهای درون برنامهای به شما اجازهی آپگرید رات و تهیه کازمتیکهای بانمک را فراهم آورده است که لذت تجربه را دو چندان میکند.
در نهایت بازی Kena میتوان یک اثر AA درخشان و با ارزش هنری بسیار بالا دانست. این بازی که اولین تجربه استودیو امبر لب بود، با وجود تمام کاستیها ثابت کرد که میتوان در آینده نیز انتظارات قابل توجهی از این استودیو داشت. ضعف روایت، شخصیت پردازی ناقص و تکراری بودن گیم پلی از اصلیترین نقاط منفی این بازی هستند که با توجه به پتانسیل بالای بازی از آنها انتظارات بالاتری میرفت. بازی یک اثر کمابیش جهان باز با المانهای اکشن پلتفرمر است که در کنار جلوههای هنری خارق العاده میتواند کاربر را برای ده ساعت در دنیای زیبا و دوست داشتنی خود غرق نماید.
بیشتر بخوانید :
دیدگاهتان را بنویسید