نقد فیلم Don’t Breathe 2
فیلم Don’t Breathe 2 با تمرکز بر شخصیت آنتاگونیست سعی میکند این شخصیت شرور و سادیستی را تبدیل به یک قهرمان با هویت پدرانه کند؛ بنابراین این سوال برای مخاطبان پیش میآید که آیا دنبالهای که در آن آنتاگونیست فیلم اول میخواهد هم پدر باشد و هم جان رمبو، میتواند گِلیم خود را از آب بیرون بکشد یا خیر؟! برای یافتن این پاسخ با ما همراه باشید.
خلاصه داستان:
پس از اتفاقات قسمت اول مرد نابینا هشتسال است که در یک خانه جدید باز هم در دیترویت، با دختری یازده ساله به نام فینیکس زندگی میکند. او به دختر ادعا میکند که پدرش است و مادرش هم در آتشسوزی مردهاست، همچنین تمام عکسهای او و عکسهای بچگی فینیکس. آنها زندگی آرامی با هم دارند، با اینکه مرد نابینا نسبت به فینیکس سختگیر است. زندگی آنها با آمدن گروهی از جنایتکاران از هم میپاشد و آنها دختر را دلایلی میربایند. حال مرد نابینا باید برای نجات دختر به خانهٔ آدمربایان برود…
هنگامی که تریلر و اولین جزئیات برای دنباله فیلم شگفت انگیز و موفق Don’t Breathe منتشر شد، بسیاری از ما این سوال را در ذهن خود داشتیم که چرا باید چنین فیلمی تولید شود؟ جواب این چرا آسان است: و آن چیزی نیست جز کسب پول. برای بسیاری، فیلم Don’t Breathe ساخته فِدِ آلوارز یک اثر مدرن در ژانر وحشت تعلیق آفرین بود که نیازی به دنباله نداشت؛ چرا که اساساً این اثر به تنهایی در ژانر خودش به اهدافش رسیده بود. بنابراین، این نکته همان چیزی است که ایده چگونگی ساخت دنباله را به نوعی ترسناک کرد.
بر هیچ کس پوشیده نیست که دنبالههای آثار ترسناک، بیشتر اوقات هرگز با نسخههای قبلی خود مطابقت ندارند. در واقع اکثر اوقات این عدم موفقیت ناشی از آن است که دنبالهها بدون هیچ گونه ایده جدیدی بر سبک و اساس قسمت اول خود تمرکز میکنند. در حالی که اکثر دنبالههای ترسناک به لطف افزایش بودجه جنب و جوش فیلم اول را تقویت میکنند و بیشتر بر تهدید قاتل خود متمرکز هستند، اما همیشه این دنبالهها بهترین طرح را از نظر داستانی انتخاب نمیکنند و متأسفانه این امر برای Don’t Breathe 2 نیز صادق است. بنابراین، این فیلم هرگز وجود خود را موجه نمیکند، و دلیل قانع کنندهای را ارائه نمیدهد که چرا ما باید در این زمان از شخصیت دیوانه و شروری چون نورمن نوردستروم حمایت کنیم.
بدون تردید هنگام تماشای فیلم Don’t Breathe 2 احساس میکنید این اثر نیز یکی از دنبالههای ترسناکی است که تنها به دلیل موفقیت تجاری فیلم اول تولید شده است. در نتیجه هیچ گونه ایده جدید یا بکری در این فیلم دیده نمیشود؛ البته به جز این ایده که آنها یک قاتل روانی را تبدیل به یک پدر دلسوز کردهاند.
این غیر معمول نیست که یک قاتل در دنباله یک اثر ترسناک نقش اصلی بیشتری را ایفا کند، زیرا ما بارها این فرمول را در فیلمهای Slasher هالیوود دیدهایم؛ اما این مرد نابینا با تواناییهای جان رمبو یک مرد معمولی برای تبدیل شدن به قهرمان شما نیست. چرا که اساساً با توجه به فیلم اول هیچ چیز احمقانهای در مورد آن وجود ندارد که او را دلسوز جلوه دهد. در واقع ما به عنوان مخاطب پس از آنچه که در فیلم اول در مورد او میفهمیم، برایمان سخت است که او را چیزی بیش از یک هیولا ببینیم.
بدون شک این فیلم نمیخواسته مرد کور قصه را به عنوان یک شرور نگه دارد، بنابراین در یک تصمیم عجیب و بدون پرداخت سعی کرده او را اندکی دلسوز جلوه دهد؛ در عوض مشکل این تصمیم اینجاست که فیلمساز با این اقدام همه را شرور جلوه میدهد، بنابراین هیچ قوس احساسی قابل درک و هیچ طرفی وجود ندارد که واقعاً به آنها اهمیت دهیم. در واقع پتانسیل زیادی برای ایجاد رابطه بین مرد نابینا و دختر کوچک درون فیلم وجود داشته، اما عدم توجه به شکل گیری این رابطه نتیجه آن را خراب کرده است.
از طرف دیگر در آخرین پرده فیلم میتوانست یک التهاب قوی وجود داشته باشد که در آن شخصیت نورمن را به عنوان یک هیولای خودخواه نشان دهد، با این حال چنین اتفاقی نمیافتد و ما به پایانی میرسیم که تلاش میکند مرد نابینا را به یک ضد قهرمان دلسوز تبدیل کند که شایسته آن نیست. بنابراین مشکل عمده Don’t Breathe 2 در فیلمنامه غیر قابل پذیرش آن خلاصه میشود. فیلمنامهای که در آن توجهای به ایجاد یک رابطه پویا بین شخصیتها نشده است. از طرف دیگر هیچگونه منطقی در رستگاری شخصیت نورمن با بازی بسیار خوب استفن لانگ دیده نمیشود.
فیلم Don’t Breathe 2 با وجود ضعفی در فیلمنامه و همچنین عدم منطق در پیچش اخلاقی شخصیت مرکزی، دارای صحنههای اکشن سرگرمکنندهای است. این جذابیت ناشی از طراحی درست فضا و مکان برای ایجاد تعلیق و اکشن است. چنین تنظیماتی اجازه میدهد تا برخی از سکانسهای تکنیکی شامل نبردهای تن به تن، فرار در محیطهای تاریک و جستجوی راههای هوشمندانه برای خروج از مخمصهها، فوق العاده جذاب از آب در بیاید. در اینجاست که ما متوجه توانایی شخص رودو سایاگوس به عنوان کارگردان در خلق تعلیق و اکشن میشویم. همچنین وجود چنین صحنههایی است که ما را به یاد سبک فیلم اول میاندازد.
بنابراین، تماشای برخی از این صحنهها و سکانسهای اکشن واقعاً هیجان انگیز است. برای مثال زمانی که برای اولین بار مهاجمین به خانه نورمن وارد میشوند سایاگوس به عنوان کارگردان با حرکتهای نرم دوربین که دارای جزئیات فراوان است ما را دچار تعلیق نفس گیری میکند. لازم به ذکر است که فیلمبرداری صحنه تهاجم به خانه، خاطرات فیلم Panic Room دیوید فینچر را در نحوه لغزش دوربین در محیط تداعی میکند. در نتیجه کسانی که هنوز قانع نشدهاند که چرا ما باید در وهله اول از نورمن نوردستروم حمایت کنیم، با دیدن چنین کارهای مثال زدنی کمی به این موضوع بی توجه خواهند ماند.
حتی اگر تماشاگران تحت تأثیر جنبههای فنی Don’t Breathe 2 قرار نگیرند، بازهم نمیتوانند از جذابیت ذاتی استفن لانگ در چارچوب این نقش لذت نبرند. تواناییهای زنده ماندن نورمن او را شبیه مایکل مایرز میکند؛ همچنین نبوغ او در اختفا و استفاده از ابزار ساده برای کشتن نیز ما را به یاد جان رمبو میاندازد. بنابراین شخصیت استفن لانگ ترکیبی از هیولاهای آدمکش جذاب است. با این اوصاف استفان لانگ 69 ساله، از نظر جسمانی بسیار آماده است و در اجرای نقشش نیز از بیان کلمات صرفه جویی میکند، بنابراین او در اجرای این نقش دارای فهرستی از چهرههای متناقض است و او در اجرای این تناقضات نیز فوقالعاده است.
برای مثال یک بار به نظر میرسد او یک پیرمرد با صدای شکسته و وجدان کامل است که عذاب اخلاقی به او قدرت میدهد و زخمهای جسمانیاش را تسکین میدهد. و در لحظهای دیگر همین شخصیت در صورت لزوم تبدیل به یک زاتوئیچی باهوش با مشتهای آهنین میشود که از شعلههای آتش بیرون میآید. البته همین توصیفات را نمیتوان در مورد دشمنان کاریکاتوری او گفت. چرا که آنها هیچ هویتی در کار و اقداماتشان وجود ندارد.
در نتیجه باید گفت: اگر میخواهید فیلمی بسازید که دارای یک طرح غم انگیز باشد و در آن برخی از اتفاقات بسیار وحشتناک ظاهر شوند، پس باید یک فیلمنامه با کیفیت و دلیل خوبی برای آن چیزهای وحشتناک درون فیلم داشته باشید. اما فیلمنامه Don’t Breathe 2، نه وحشتناک است و نه دلیلی برای بروز اتفاقات درونش به ما میدهد. بنابراین، این اثر سینمایی مطمئناً چیزی نیست که بتوان در مورد آن فخرفروشی کرد. اما میتوان آن را یک فیلم مشکلدار فنی خواند که بیننده هدفش را سرگرم میکند.
بیشتر بخوانید :
دیدگاهتان را بنویسید